مرز میان سرزمین ایران - توران و ترکستان
مرزهای ترکستان در سالهای 313، 361، 603 خورشیدی
کورش محسنی
مرزهای ترکستان در سال 322 هجری مهی / 313 خورشیدی
ابواسحاق ابراهیم محمدالفارسی الاصطخری که در سال 322 ه.ق درگذشته، در کتاب «ممالک و مسالک» در ذکر فرارود (ماوراءالنهر) مینویسد:
جانب شرقی [فرارود]، راشت و مامر و حدود ختل از حد زمین هندوستان، بر یک خط است. جانب غربی [فرارود]، ولایت غزنه و حد طراز برتقویس بازگردد تا فاراب و بیسکند و سغد و نواحی بخارا تا خوارزم و کنار دریا و جانب شمالی [فرارود]، حدود ترکستان تا حد فرغانه و طراز بر خط راست به حکم آن که ختل بر جریاب است. و جانب جنوبی [فرارود]، از جیحون نخست از بدخشان درآید تا دریای خوارزم، بر خطی مستقیم و ختل را در شمار ماوراءالنهر نهایدم زیرا که ختل میان رود جریاب و وخش آب افتاده است... هیچ دارالحرب، صعبتر و دشوارتر از ترکستان نیست و خوارزم ثغراسلام در پیش ترکستان و همهی ماوراءالنهر، ثغر است.
مرزهای ترکستان در سال 372 هجری مهی / 361 خورشیدی
نگارندهی کتاب «حدودالعالم من المشرق و المغرب» که تالیف آن در سال 372ه.ق به پایان رسیده است، مرزهای ایرانشهر و سرزمین تیرههای ترک را به روشنی نشان میدهد. در فصل «سخن اندر ناحیت ماوراءالنهر و شهرهای وی» دربارهی فرغانه میخوانیم:
ناحیتی است آبادان و بزرگ با نعمتهای بسیار و اندر وی کوه بسیار و دشت و شهرها و آبهای روان و در ِ ترکستان است.
دربارهی اسپیجاب مینویسد:
ناحیتی است بر سر حد مسلمانان و کافران [ترکان شمنی]، جایی بزرگ است و آبادان و بر سرحد ترکستان و هر چیز از همه ترکستان خیزد، آنجا افتد.
دربارهی کاژ (کات) مرکز خوارزم مینویسد:
و کاژ قصبه خوارزم است و در ِ ترکستان غوز [غُز] است و بارگاه ترکان و ترکستان و ماوراءالنهر و خزران.
دربارهی گرگانج مینویسد:
گرگانج شهری است که اندر قدیم، آن مُلک خوارزم شاه بودی و اکنون [372 مهی[ پادشاهیاش جداست و پادشاه او را امیر گرگانج خوانند و شهری است با خواسته بسیار و در ِ ترکستان است.
مرزهای ترکستان در سال 621 هجری مهی / 603 خورشیدی
یاقوت در معجمالبدان که تالیف آن در سال 621 ه.ق است، زیر واژهی ترکستان و دربارهی تغرغز مینویسد:
بلاد تغرغز و سامان ایشان چین و تبت است و سایر ترکان خزلج و کیماک و غز جفروبجناک و بذکش و اذکش و خفشاق و خرخیزاند و حدود ایشان، از ملک مسلماننشین فاریاب است.
او درباره ی شهر جند و چنین مینویسد:
شهر بزرگی در بلاد ترکستان است که میان آن و خوارزم، ده روز راه است و بلاد ترک را از ماوراءالنهر نزدیک به سیردریا میگیرند.
و دربارهی ختن مینویسد:
شهر و ولایتی است، پایینتر از کاشغر و آن طرف بوزکند که جزء بلاد ترکستان به شمار است!
و دربارهی شلجیک مینویسد:
شهری از ناحیهی طراز، از حدود ترکستان بر کنارهی سیحون است.
دربارهی کاسان چنین مینویسد:
کاسان شهر بزرگی است در اول بلاد ترکستان، آن طرف رود سیحون [سیردریا] و آن سرف چاچ و قلعهی حصینی دارد و بیابان اخسیکث بر دروازهی آن است.
دربارهی کاشغر چنین مینویسد:
شهری است با دهکدههای اطراف آن، از سمرقند و نواحی آن، بدانجا راه است و در میانهی بلاد ترکستان است.
با بررسی اسناد در دست آشکار میشود سرزمین و خاستگاه راستین ترکان در شرق سرزمین آریانشین در این مناطق بوده است: صحرای تکله در ترکستان چین و کنار کاشغردریا (قزلسو) و کنارههای یارکنددریا (رود تارم) و کنار دریاچهی ایسیگ گول در شمال ایران بزرگ و کنارههای رود «چو» و دریاچهی خوارزم (آرال) و شمال شبه جزیرهی منقشلاق.
تیرههای آریایی سکایی و سرمت و ... (تورانیان) در بخش شما شرقی ایران جای داشتند و میانهی سرزمین ایران و ترکستان را تیرههای هندواروپایی زبان تشکیل میدادند.
طالع، هوشنگ 1386: «تاریخ تمدن و فرهنگ ایران کهن»، انتشارات سمرقند، صص 76-73
* هر گونه برداشت از دادههای این تارنگار تنها با ذکر نام نویسنده و نشانی مجاز است.(کورش محسنی)
+ عکسهایی از طبیعت بهاری استان خوزستان (بخش یکم)
+ عکسهایی از طبیعت بهاری استان خوزستان (بخش دوم)
+ آذرابادگان چگونه آزاد شد؟ (یادداشتهای آریو برزن)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ